سفر رئیسی به چین چگونه توازنگرایی در سیاست خارجی ایران را تقویت میکند؟
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۹۹۶۹۰
سفر رئیسجمهور ایران به چین را میتوان از گامهای مهم برای تغییر ریلگذاری سیاست خارجی ایران از تقلیلگرایی به سوی توازنگرایی و استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک برای تأمین منافع اقتصادی توصیف کرد.
ایران اکونومیست- ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران قرار است به زودی به کشور چین سفر کند. این سفر که نخستین سفر او به پکن محسوب میشود وجهی از سیاست خارجی متوازن و پویای ایران محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عبور از گره خوردن مناسبات اقتصادی به غربیهای بدعهد
اتخاذ این سیاست بعد از آن صورت گرفت که منوط کردن مناسبات اقتصادی به روابط با کشورهای غربی در سالهای گذشته موجب شده بود آمریکا بتواند با سوءاستفاده از وضعیت، سیاست فشارحداکثری را علیه ایران تحمیل نماید و کشورهای اروپایی نیز با وعدههای توخالی، فرصتهای ایران برای حرکت به سمت خنثیسازی تحریمها را هدر دهند.
جمهوری اسلامی ایران معتقد است ظرفیتهای زیادی در داخل کشور برای تجارت خارجی و صادرات وجود دارد، مثلاً کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیای مرکزی به محصولات پتروشیمی ایران نیاز دارند و پیگیری این مسیر به تهران کمک میکند فارغ از مسیرهای فشار کشورای غربی، در ریل خودش حرکت کند.
ایران اعلام کرده در راستای پیشبرد دیپلماسی اقتصادی گسترش تعاملات با همسایگان، کشورهای پیرامونی، منطقه و کشورهایی همچون چین، هند و روسیه برای ایران مهم بودهاند، ضمن آن که تهران به طور موازی گسترش تعاملات اقتصادی با کشورهای آمریکای لاتین، آمریکای مرکزی و جنوبی و قاره آفریقا را نیز در دستور کار قرار داده است. در این مسیر تعامل با کشورهای مسلمانی همچون اندونزی و مالزی در منطقه آسیا نیز مدنظر ایران است.
این نگرش رئیسجمهور را، «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امورخارجه اینگونه توصیف کرده است: «رئیسجمهور به من گفتند که هر جا در آسیا، بین همسایگان و سایر قارههای جهان منافعی برای جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشد و آماده همکاری و کمک باشند؛ من خواهم رفت و هیچ خط قرمزی وجود ندارد».
اقدامات ایران برای توازنگرایی
گرچه برای لمس مشخص آثار این سیاست در زندگی مردم، زمان نیاز است اما مجموع این تلاشها در چند حوزه مشخص قابل رصد است. نخست، دولت ایران، استفاده از ظرفیت نهادهای منطقهای مانند سازمان همکاری شانگهای و احیای ظرفیت ترانزیتی کریدورها (شمال به جنوب و غرب به شرق )را از جمله اولویتهای خود برای گسترش دایره دیپلماسی اقتصادی و پیشبرد راهبرد ارتباط با منطقه قرار داده است.
در همین راستا، عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای مهمترین دستاورد نخستین سفر آیتالله رئیسی به تاجیکستان بود. سازمانی که با حضور چین، روسیه، هند، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ایران بهعنوان اعضای اصلی و مغولستان، افغانستان، بلاروس بهعنوان اعضای فرعی، 23 درصد جغرافیای زمین، 45 درصد جمعیت این کره و 25درصد تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص داده است.
سازمان همکاری شانگهای با 9 کشور عضو اصلی، سه کشورعضو ناظر، 9 کشور شریک گفت و گو، چهار کشور و نهاد بین المللی بعنوان اعضای میهمان، بزرگ ترین سازمان منطقه ای در جهان تعریف میشود. اضافه شدن جمهوری اسلامی ایران به جمع اعضای رسمی این سازمان منطقهای، کف ترازوی این سازمان در معادلات گوناگون بین المللی را بیش از پیش سنگینتر خواهد کرد.
اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای بیش از 40 درصد جمعیت 7/7 میلیارد نفری جهان را در خود جای دادهاند. این کشورها همچنین 60 درصد از کل جغرافیای منطقه اوراسیا را به خود اختصاص داده و بیش از 30 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان در اختیار کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای است.
حضور قدرتهای بزرگ و نوظهور اقتصادی نظیر چین، هند و روسیه در سازمان همکاری شانگهای و اخیراً هم پیوستن ایران به عنوان یکی از مهم ترین قطبهای نفت و گاز جهان به این سازمان، باعث شده تا سازمان همکاری شانگهای قدرتی برتر در عرصه اقتصادی در جهان شناخته شود.
از سوی دیگر، چین و روسیه دو عضو از اعضای دائم پنج گانه شورای امنیت سازمان هستند و همراهی و اتحاد راهبردی بیش از پیش این دو کشور در قالب سازمان همکاری شانگهای، یک اهرم قدرت سیاسی مهم برای این سازمان برای اثرگذاری در تصمیم های مهم بین المللی و مقابله با یکجانبه گرایی هایی برخی قدرتهای غربی عضو شورای امنیت به شمار می رود.
در خصوص احیای ظرفیت ترانزیتی کریدورها هم دولت سیزدهم از روز نخست فعالیت خود دیپلماسی اقتصادی با کشورهای بلوک شرق را در دستور کار قرار داد. ایران در یک چهارراه ترانزیت جهانی قرار گرفته که از یک سو به شرق دور و از سوی دیگر به کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS) میرسد؛ همچنین از سوی دیگر به اروپا و آفریقا مسیر دارد که این موقعیت ویژه در نقشه جهان میتواند کشور را از نظر حمل کالا و ترانزیت به یک قدرت جهانی تبدیل کند.
حرکت در راستای شراکت راهبردی با چین و روسیه
یکی از ابعاد دیگر دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم را شراکت راهبردی با قدرتهای چین و روسیه تشکیل میدهد. پیگیری اجرای سند همکاری راهبردی 25ساله با چین، از مهمترین اقدامات دولت سیزدهم در آغاز دوره مسئولیت بود که با سفر حسین امیر عبداللهیان به پکن آغاز شد. این سیاست موجب شده چین فارغ از تهدیدهای آمریکا واردات نفت از ایران را افزایش دهد.
رویکرد غربگرایانه در سیاست خارجی در سالهای گذشته موجب شده بود از ظرفیت چین برای دور زدن تحریمها به طور کامل استفاده نشود. به ویژه در دولت قبل اعتماد به وعده اروپاییها و بیاعتنایی به قدرت اقتصادی چین موجب شد تحریمهای آمریکا روز به روز اثرگذاری بیشتری داشته باشند و حتی صادرات نفت ایران به چندصدهزار بشکه نفت در روز هم سقوط کند.
همه اینها در شرایطی رقم خورد که چین از سالها قبل به دنبال همکاری راهبردی و بلندمدت با ایران بود و سند همکاریهای بلندمدت را هم پیگیری میکرد. در چنین شرایطی رئیسی با تأکید بر اهمیت و جایگاه چین به عنوان دومین اقتصاد دنیا وعده داد که تهران روابط خوبی با پکن ایجاد خواهد کرد و طرح جامع را در دستور کار خود قرار خواهد داد.
چین بهعنوان اقتصاد دوم جهان که به گزارش همه نهادهای بینالمللی بهزودی و طی چند سال آینده به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد و آمریکا را کنار خواهد زد، آنقدر توان بالایی دارد که آمریکا قادر به تحریم آن نیست. چین همچون کشورهای ضعیف و درحالتوسعه نیست که با یک تشر آمریکا واردات نفت از ایران را متوقف کردند.
چینیها برای حفظ موقعیت راهبردی خود در منطقه و استفاده از ظرفیتهای اقتصادی ایران، پیشنهادهای سرمایهگذاری کلانی هم در ایران دارند که هماکنون در حال بررسی دو کشور است.
دعوت از آیتالله رئیسی به منظور سخنرانی در جمع سران کشورهای گروه بریکس (متشکل از کشورهای روسیه، هند، برزیل و چین و آفریقای جنوبی) و اعلام حمایت این کشورها از حل و فصل دیپلماتیک موضوع هستهای ایران نشان از استقبال کشورهای مستقل و قدرتهای آینده جهان از سیاست متوازن سازی روابط با جهان در دولت سیزدهم است. رئیس جمهور در سخنرانی ویدئویی خود در این نشست ایران را با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی، شریک پایداری برای بریکس و جهان توصیف کرد و گفت: «موقعیت کمنظیر جغرافیای سیاسی و اقتصادی، میتواند ایران را به شریکی پایدار و قابل اتکاء جهت اتصال بریکس به گلوگاههای انرژی و بازارهای بزرگ جهانی مبدل نماید».
واقعیتی که بسیاری از تحلیلگران غربی در پیشبینی آینده جهان بر آن اذعان دارند، قدرت یافتن بلوک شرق در آیندهای نه چندان دور است و چرخش دولت سیزدهم به سمت این بلوک قدرت میتواند چشم انداز روشنی در مسیر تامین منافع کشور ترسیم کند. البته محقق شدن آثار این سیاست زمانبر است و امید است که با پیگیریهای بیشتر هر چه سریعتر آثار این سیاست در معیشت مردم پدیدار شود.
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: سازمان همکاری شانگهای دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم سیاست خارجی بین المللی رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۹۹۶۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علت ممنوعیت سریال مصری حشاشین؛ تحریف تاریخ ایران
«حشاشین» سریالی است که این روزها هم درباره محتوا و نوعِ ساختش صحبت میشود، هم کمکاریهای مسئولین ذیربط برای ساخت اینگونه سریالها و هم حذف از پلتفرمهای نمایشخانگی که به واسطه ورود ساترا اتفاق افتاد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها سریالی به نام «حشاشین» در کانون توجه منتقدان داخلی و خارجی قرار گرفته که در وهله اول نشان میدهد کشورهای منطقه تأثیرگذاری تجاری، مالی و اجتماعی و فرهنگیِ ساخت سریال و فیلم را به خوبی درک کردهاند و شکلگیری برخی فستیوالها و جشنوارههای مرتبط در این زمینه و البته سرمایهگذاری گسترده در ساخت شهرکهای سینمایی برای تولید پروژههای مشترک با کشورهای پیشرفته در صنعت سینما مشهود است.
البته نکته جالب توجه اینجاست که این کشورها ساخت سریال با محور تاریخ کشورهای مختلف همسایه خود علاوه بر ساخت سریال براساس اسطورههای تاریخی خود را دستور کار قرار دادهاند و جای تردید نیست تمدن کشورمان ایران نیز دستمایه برخی از این تولیدات شده است، روزی غربیها با فیلم «300» دست به کار میشوند و تاریخ ایران را به گونهای دیگر (تحریفآمیز) روایت میکنند و امروز هم «حشاشین» متولد میشود.
این سریال چند نکته انتقادی را به وجود آورد؛ اول کمکاری مسئولین امر را نشان میداد که همتی برای سااخت سریالهای تاریخی و پرتره وجود ندارد و سالها باید منتظر بمانیم تا سریالی اصطلاحاً در قالب الف ویژه به سرانجام برسد حال آنکه کشورهای دیگری در جهان عرب همچون دستاندرکاران «حشاشین» با کمترین زمان چنین سریال با کیفیت ساختاری را ارائه دادند. در وهله دوم اما این سریال به تحریف تاریخی پرداخته که اگر کماکان مسئولین امر به وعده و وعید ادامه دهند و خبری از کار عملیاتی نباشد این تحریفات در ذهنِ نسل جدید به واقعیتهای تاریخی تبدیل میشود.
شاید وقت آن رسیده که ساخت سریالهای فاخر درباره میراث ملموس یا ناملوس ایران را برنامهریزی کنیم تا مبدأ این شخصیتها با چهرهای غیرواقعی در ذهن مخاطبان خارجی یا حتی داخلی کشورمان تثبیت نشوند.
زیرسوال بردن تاریخ با "حشاشین"، تلنگر جدی به سریالسازاننکته دیگر انتشار گسترده آن در کشور ایران که به واسطه پلتفرمِ در نمایشخانگی و شبکههای اجتماعی اتفاق افتاد نیازمند ورودِ ساترا بود که چند روزی است هیاهوی آن برپا شده است. پس از ورودِ ساترا و حذف آن از پلتفرمهای نمایشخانگی برخی ساترا را به خاطر این ورود محکوم و بخش عمدهای دیگر این ورود را تحسین کردهاند.
اما مشخص نیست چرا عدهای اصرار دارند چنین سریالهایی در سطح گستردهای پخش شود و نسل جدید خصوصاً نظارهگر چنین تحریفات تاریخی در آثار نمایشی باشد. البته نباید این انتقادها را هم نادیده بگیریم که چرا به جای این همه سریالِ آپارتمانی، زودبازده و حتی تاریخی معطوف به دوران قاجاریه، به فکرِ ساخت آثار نمایشی که بتواند تاریخ ایران را روایت کند، نیستیم که «حشاشینها» جزو برنامههای کشورهای خارجی است حتی تاریخ و قهرمانان و واقعیتهایش را از آنِ خود کنند و روایتگرِ اصلی این اتفاقات، آنها باشند.
به دنبال اعلام ممنوعیت پخش سریال «حشاشین» در پلتفرمها و حذف این مجموعه نمایشی از نمایشخانگی، پیمان جبلی رئیس صداوسیما هم درباره پخش نشدن این سریال در ایران واکنش نشان داد: «ساترا مسئولیت دارد تا جلوی پخش محتوای تحریف شده که به درک اجتماعی لطمه میزند و افکار عمومی را منحرف میکند را بگیرد. سریال حشاشین براساس واقعیت نیست، بلکه تحریف تاریخ است و ساترا برای پخش آن به سکوها تذکر داده و سکوها هم حذف کردند.»
چرایی ممنوعیت را البته چند روزِ گذشته مسئولین ساترا هم اعلام کردند که «پخش سریال های خارجی در پلتفرهای داخلی پس از انتشار مورد بررسی قرار میگیرند و اصطلاحاً سریالهای خارجی مشمول ممیزی پسینی هستند، به همین دلیل انتشار سریال مصری «حشاشین» از امروز توسط معاونت پایش و نظارت ساترا براساس رای و نظر شورای صدور مجوز ساترا ممنوع اعلام شد.
سریال «حشاشین» محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریفهای فراوانی است که به نظر میرسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است. بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا انتشار سریال «حشاشین» (The Assassins)، در رسانههای صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تأیید نیست.»
هرچند این سریال در نگاه اول سعی کرده روایتی از زندگی حسن صباح و ترکان سلجوقی و فرقه اسماعیلیه را به تصویر بکشد، اما به شکلی ناشیانی این روند تاریخی را بدون درنظر گرفتن فواصل معنادار میان دوران زندگی شخصیت اصلی با برخی شخصیتهای مطرح شده مثل عمر خیام و خواجه نظام الملک را بهم مرتبط کرده که میتواند نقطه عطف شکلگیری سئوالی باشد که اصولاً؛ چرا باید کشور دیگری تاریخ ما را آنهم کاملاً ناشیانه روایت کند؟
انتهای پیام/